جمهوری اسلامی میان تسلیم و جنگ محدود – حامد سپهری

ارسال شده در: مقالات | 0

‏جمهوری اسلامی امروز در نقطه‌ای ایستاده که هیچ راه میانه‌ای برایش باقی نمانده است. سیاست «نه جنگ، نه مذاکره» که رهبران نظام طی سال‌ها بر آن اصرار ورزیدند، عملاً شکست خورده و کارآیی خود را از دست داده است. انبوهی از داده‌های غلط، تحلیل‌های خیالی و امید بستن به شکاف‌های مقطعی در سیاست غرب، جمهوری اسلامی را به اینجا رسانده است: مواجهه با جنگی محدود که در همان ۴۸ ساعت نخست ضربه‌های سنگین و غیرقابل جبرانی دریافت کرد.

‏اکنون تنها دو گزینه پیش روی حاکمان جمهوری اسلامی قرار دارد: تسلیم در برابر خواسته‌های ایالات متحده یا انتخاب جنگ محدود.

‏تسلیم شدن در برابر اراده آمریکا، یعنی پایان دادن به رویای صدور انقلاب، دست کشیدن از آرمان نابودی اسرائیل و عقب‌نشینی کامل از ایده توخالی «تمدن اسلامی». شاید اگر جمهوری اسلامی می‌توانست پس از این عقب‌نشینی همچنان حیات خود را تضمین کند، به ناچار به این انفعال رضایت می‌داد. اما رهبران نظام به‌خوبی می‌دانند که ترک مخاصمه با اسرائیل، دست کشیدن از شعار «مرگ بر آمریکا» و توقف سیاست‌های ویرانگر منطقه‌ای، نه تنها بقای آن‌ها را تضمین نمی‌کند بلکه آغاز دومینوی سقوط خواهد بود.

‏جنگ محدود برای حاکمان جمهوری اسلامی یک «کم‌هزینه‌ترین راه» است، اما برای ملت ایران می‌تواند به ویرانی بیشتر و قربانی شدن آینده منجر شود. تنها با پایان دادن به حیات این نظام است که می‌توان مسیر بازسازی ایران را آغاز کرد. این مسئولیت تاریخی بر دوش ماست؛ تا به جهانیان نشان دهیم که ایران، سرزمین فردوسی و کوروش، نمی‌تواند بیش از این گروگان جاه‌طلبی‌های بی‌فرجام جمهوری اسلامی باقی بماند.

‏نظامی که امروز حتی در تأمین آب، برق و ابتدایی‌ترین امکانات زندگی میلیون‌ها ایرانی عاجز و ناتوان است، پس از یک عقب‌نشینی تحقیرآمیز با موجی از ریزش نیروهای خودی و جسارت بیشتر مخالفان داخلی روبه‌رو خواهد شد. شکست پروژه ۳۰ ساله «تمدن اسلامی» که علی خامنه‌ای آن را راهبرد کلان نظام معرفی کرده بود، در چنین شرایطی به فروپاشی باورمندان و تسریع براندازی خواهد انجامید.

‏برای زمامداران جمهوری اسلامی، گزینه «جنگ محدود» کم‌هزینه‌تر از تسلیم است. هرچند این سناریو گزینه ایده‌آل نظام نیست، اما در قیاس با تسلیم مطلق، فرصتی برای بقا فراهم می‌کند. نظام بر این باور است که می‌تواند در یک درگیری محدود ــ عمدتاً هوایی و کوتاه‌مدت ــ تاب‌آوری نشان دهد، و همزمان با شدت بخشیدن به سرکوب داخلی و دمیدن در بوق «وطن‌دوستی»، بخشی از جامعه را همراه و بخشی دیگر را منفعل سازد.

‏این راهبرد به جمهوری اسلامی امکان می‌دهد تا چند صباحی دیگر حیات خود را به‌طور مصنوعی ادامه دهد، بی‌آنکه به ورطه فروپاشی فوری کشیده شود. اما به‌روشنی پیداست که این انتخاب نیز تنها خریدن زمان است، نه راهی به سوی بقا.

‏ملت ایران نمی‌تواند در برابر این بازی مرگ و زندگی بی‌تفاوت بماند. کشور ما سال‌هاست به زمین بازی جمهوری اسلامی بدل شده و هر تصمیم آن، به بهای فقر، ویرانی و عقب‌ماندگی مردم تمام می‌شود. امروز بیش از هر زمان دیگر لازم است اراده‌ای راسخ و متحد برای بازپس‌گیری ایران شکل گیرد.

‏جنگ محدود برای حاکمان جمهوری اسلامی یک «کم‌هزینه‌ترین راه» است، اما برای ملت ایران می‌تواند به ویرانی بیشتر و قربانی شدن آینده منجر شود. تنها با پایان دادن به حیات این نظام است که می‌توان مسیر بازسازی ایران را آغاز کرد. این مسئولیت تاریخی بر دوش ماست؛ تا به جهانیان نشان دهیم که ایران، سرزمین فردوسی و کوروش، نمی‌تواند بیش از این گروگان جاه‌طلبی‌های بی‌فرجام جمهوری اسلامی باقی بماند.

حامد سپهری
حامد سپهری

فعال سیاسی مشروطه‌خواه

پاسخی بگذارید