آتش‌بس موقت و اهمیت حیاتی ایرانشهریار رضا پهلوی در نجات ایران – حامد سپهری

ارسال شده در: مقالات | 0

چرا آتش‌بس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل موقتی‌ست و ایران‌شهریار رضا پهلوی کلید خروج از بن‌بست تاریخی ایران است؟

در روزهای اخیر زمزمه‌هایی از آتش‌بس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل به گوش می‌رسد؛ اما نگاهی عمیق‌تر به شواهد میدانی، تحرکات نظامی، و ساختار روانی هر دو طرف نشان می‌دهد که این آتش‌بس، اگر هم محقق شود، بیشتر به “نفس‌گیری کوتاه‌مدت” شباهت دارد تا یک صلح واقعی. چرا؟ چون جنگی که آغاز شده، صرفاً نظامی نیست؛ بلکه جنگی تمدنی و سرنوشت‌ساز برای آینده منطقه است.

اسرائیل در طول دهه‌های گذشته بارها نشان داده که با تهدیدهای “ناتمام” برخورد نمی‌کند. از نابودی راکتور اتمی صدام حسین گرفته تا عملیات‌های دقیق علیه نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در سوریه و لبنان، سیاست کلیدی اسرائیل «پیش‌دستی و اطمینان از عدم بازگشت تهدید» بوده است.
اکنون با حجم گسترده‌ای از عملیات‌های هوایی، ترورهای دقیق فرماندهان کلیدی سپاه، و تضعیف سنگرهای راهبردی نیروی قدس، هیچ منطقی نمی‌پذیرد که تل‌آویو همه‌چیز را نیمه‌کاره رها کند و به جمهوری اسلامی فرصت بازسازی دهد.

در هفته‌های اخیر شاهد بزرگ‌ترین سطح هماهنگی راهبردی میان واشنگتن و تل‌آویو پس از جنگ خلیج‌فارس هستیم. از ارسال بمب‌های سنگرشکن تا حضور زیردریایی‌های هسته‌ای در مدیترانه، هیچ‌یک از این اقدامات را نمی‌توان صرفاً «اقدام بازدارنده» خواند.
واقعیت این است که آمریکا به این جمع‌بندی رسیده که «هزینه ادامه حیات جمهوری اسلامی» به‌مراتب بیش از هزینه فروپاشی آن است. حمله اسرائیل، با چراغ سبز آمریکا، به اهداف کلیدی مانند سایت‌های زیرزمینی (نظیر فردو)، مراکز فرماندهی سایبری و زیرساخت‌های موشکی، نقطه پایان یک بازی فرسایشی خواهد بود.

طی چهار دهه، جمهوری اسلامی تلاش کرده با شعارهایی چون “استقلال” و “مبارزه با صهیونیسم”، نوعی ملی‌گرایی دروغین بسازد که پایه‌اش بر تنفر از غرب و دشمن‌سازی استوار بوده. اما نسل جدید ایرانیان این بازی را به خوبی فهمیده‌اند.
وقتی میلیاردها دلار از سرمایه ملی صرف حوثی‌های یمن، حزب‌الله لبنان و شبه‌نظامیان عراق شده، کدام عقل سلیم این را «ملی‌گرایی» می‌نامد؟
جمهوری اسلامی امروز نه تنها نماینده منافع ملی نیست، بلکه دشمن بقا و توسعه ایران است؛ ملتی که زیر بار گرانی، بی‌آبی، سقوط آزاد ریال، و سرکوب سیاسی خرد شده، دیگر فریب پرچم‌داریِ جعلی وطن‌پرستی از سوی آخوندها را نمی‌خورد. وطن پرستان دوازده روزه به زودی مجبور خواهند شد بین واقع گرایی و گوشت دم توپ بودن یکی را انتخاب کنند.

در برابر جمهوری اسلامی که به ته خط رسیده، تنها گزینه‌ای که می‌تواند انسجام ملی، مشروعیت مردمی، حمایت بین‌المللی و توانایی بازسازی ساختاری را هم‌زمان داشته باشد، ایران‌شهریار رضا پهلوی است.
او نه نماد بازگشت به گذشته، بلکه نماینده پیوند خردمندانه تاریخ و آینده ایران است.
ایران شهریار رضا پهلوی با پایگاه اجتماعی بالا در داخل و خارج از کشور، سابقه تحصیلات عالی در حوزه سیاست و ، شناخت ژئوپولیتیک منطقه، و درک واقعی از جایگاه ایران در نظم جهانی، می‌تواند ایران را از باتلاق تحریم و جنگ و بی‌ثباتی نجات دهد.

در چشم‌اندازی که در آن جهان با جمهوری اسلامی به‌عنوان «بزرگ‌ترین تهدید امنیت جهانی» برخورد می‌کند، بازسازی ایران فقط با حکومتی ممکن است که به جهان پیام صلح، همکاری و توسعه بدهد؛ نه با شعله‌افکنی از یمن تا سوریه.

آتش‌بس موقتی ممکن است چند روزی فضای رسانه‌ای را آرام کند، اما واقعیت میدان، منطق ژئوپولیتیک و خواست مردم ایران چیز دیگری می‌گوید: زمان جمهوری اسلامی به سر آمده.
دیر یا زود، کلید پایان این نظام زده خواهد شد.
و آن روز، ایران به رهبری ایران‌شهریار رضا پهلوی نیاز خواهد داشت تا از خاکستر و ویرانی، دوباره برخیزد—سرافراز، آزاد، و در صلح با خود و جهان.

حامد سپهری
حامد سپهری

فعال سیاسی مشروطه‌خواه

پاسخی بگذارید