پس از انقلاب واپسگرایانه سال ۵۷ و در پی اعدامهای جنایتکارانه تازه به قدرت رسیدگان متحجر و اعمال محدودیتهای شدید در آزادیهای اجتماعی و سیاسی، وضعیت حقوق بشر بشدت وخیم گردید.
انقلابیون به رهبری خمینی برای تثبیت قدرت ابتدا دست به اعدامهای بدون دادگاه و مصادره اموال وابستگان و مسئولین نظام شاهنشاهی زدند. وضعیت حقوق بشر در ایران با ترور شخصیتهای مهم مخالف حکومت در خارج، قلع و قم گروههای چپ و کشتار زندانیان در دهه شصت و هفتاد بشدت وخیم گردید.
در طول ۴۳سال حکومت فرقه تبهکار وضعیت حقوق بشر هر روز بدتر شده است. افزون بر سیاستهای ضد انسانی و متحجر اسلامی حاکم بر ایران فعالیت گروههای حوزه حقوق بشر چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور باعث فشار بیشتر بر مردم گردیده است.
سازمانها و یا افراد زیادی تحت نام حقوق بشر تاسیس و فعالیتهای آنان نه در راستای احقاق حقوق ملت ایران که بیشتر برای منافع شخصی و دریافت بودجه های کلان از دولتهای غربی در آمده است. اینطور بنظر میرسد که تلاش این فعالین تنها برای استمرار درآمد و کسب فاندهای مختلف درآمده و دیگر کیفیت و وضعیت مردم در این میان اهمیتی ندارد.
شناخت درست از فعالیتها و کارنامه ۴۳ سال گذشته فعالین حقوق بشری میتواند در تحلیل وضعیت فعلی ایران و سیاستها و مماشات کشورهای غربی با جمهوری اسلامی بما کمک نماید.
بطوری کلی گروههای فعال در زمینه حقوق بشر برای ایران را میتوان به سه دسته عمده تقسیم کرد:
- دسته اول فعالین چپگرایی مانند مجاهدین،فداییان خلق و…
- دسته دوم فعالین اصلاحطلب وابسته به حکومت جمهوری اسلامی
- دسته سوم تشکلهای خودساخته مردمی در خارج از کشور
تاریخچه و نحو شکلگیری این گروهها متفاوت بوده و اهداف مختلفی رو دنبال میکنند اما گاهن بعلت اشتراک منافع و یا نفوذ عوامل جمهوری اسلامی با هم همکاری آشکار و نهان هم داشته و دارند. آنچه بین اکثریت مطلق این گروهها و سازمانها مشترک و مشهود است، عدم انتفاع مردم ایران از این فعالیتها و هدر رفتن بودجه هاست. نکته مهم دیگر عدم فشار به حکومت جمهوری اسلامی و وارد نشدن موضوعات مربوط به حقوق بشر در مذاکرات بین المللی از جمله مذاکرات مربوط به برجام میباشد بواسط گزارشات نادرست و غیرواقعی از وضعیت داخلی ایران و ترسیم چهره اصلاح پذیر از جمهوری اسلامی در عرصه بین الملل میباشد.
فعالین حقوق بشری جریان چپگرا
بعد از انقلاب و سرکوب جریانات چپی که نقش اساسی در انقلاب داشتند و فرار فعالین سیاسی وابسته به این احزاب و گروهها که عمدتن شامل گروه تروریستی مجاهدین خلق، فداییان خلق و کمونیست کارگری بودند به خارج و ایجاد موج دوم پناهندههای ایرانی در غرب را پدید آورد. مهاجرت جمعی و داشتن سابقه فعالیت سازمانی و حفظ این ارتباطات امکان و زمینه شکل گرفتن اولین جامعه متمرکز ایرانیان خارج از کشور را فراهم آورد. (موج اول مهاجرین مربوط به افراد وابسته به حکومت شاهنشاهی بود که بعد از قتلعام بدست انقلابیون و مصادره اموال تن به تبعید اجباری دادند) از اولین کارزارهای حقوق بشری جریان چپ میتوان به جنبش دادخواهی اشاره کرد. #جنبش دادخواهی
فعالین حقوق بشری جریان اصلاحطلب حکومتی
یکی از جریانات فعال ولی مخرب در زمینه حقوق بشر، شاخه وابسته به حکومت جمهوری اسلامی است که زیر پوشش نام حقوق بشر فعالیتهای مخربی در راستای ترویج و عادی سازی تجزیه طلبی، کاهش آمار جنایتهای جمهوری اسلامی و تبلیغ جریان اصلاحطلبی حکومتی بعنوان جریان مدافع حقوق بشر در داخل ایران و گزینه مناسب و مقابل اصولگرایان تندرو انجام داده است.
بنظر میرسد این جریان از اتاق فکر جمهوری اسلامی برای در دست گرفتن عرصه دفاع از حقوق بشر در ایران و کنترل جریان اطلاعات و آمارهای مربوط به نقض حقوق بشر مخالفین حکومت تولید و حمایت میگردد. بیشتر افرادی که در این جریان فعال هستند مستقیم و یا غیر مستقیم به اصلاحطلبان حکومتی وابستگی داشته و یا با باند هاشمی رفسنجانی همکاری داشته و دارند.
این گروه با کنترل اطلاعات در ارتباط با سازمانهای جهانی با تولید گزارشات مخدوش و نادرست تلاش میکند با تقلیل و یا کتمان واقعیتها در خصوص نقض حقوق شهروندی، شکنجه، اعدامها و حتی کشتارهای وسیع مانند آنچه در جریان اعتراضات مردمی آبان سال 1398 در ایران روی داد، فشارهای بین المللی را بر روی حکومت اسلامی کاهش دهد. در همین راستا و برای سرکوب و ساکت کردن صداهای مستقل، این جریان همراه با همکاران چپگرای خود تلاش کرده تا با مصادره همه حرکتها و فعالیتهای داخل ایران، همزمان تمامی امکانات خارج از کشور از جمله رسانهها و فاندهای اختصاص داده شده توسط کشورهای غربی برای ترویج دمکراسی و حمایت از حقوق بشر را تصاحب و اجازه و امکان فعالیت را از دیگر نهادهای مستقل در این عرصه بگیرند.
برای شناخت بیشتر این جریان باید به دوره خاتمی و تولید و جا اندازی جریان اصلاحات بعنوان تنها اپوزیسیون کارآمد برای حکومت اسلامی برگشت. مطرح شدن چهرههای گمنام و عمومن نالایقی که بعدتر بعنوان فعال حقوق بشر و یا خبرنگار به خارج از ایران صادر شدند و بعنوان بازوی پروپاگاندای نظام خط فکری خاصی را برای دولتها و سازمانهای جهانی ترسیم کردند.
با گسترش اینترنت در ایران و افزایش کاربرهای فضای مجازی و استقبال کاربران ایرانی از وبلاگ نویسی، شاهد جهش ناگهانی تعداد وبلاگهای فارسی زبان در اواخر دهه هفتاد شمسی هستیم. وبلاگ نویسی و تبادل اطالاعات نهایتن با فیلتر گسترده، موازی سازی مانند ایجاد سرویسهای نوشتاری از جمله پرشین بلاگ و بلاگفا وارد دوره تازه ای شد و نهایتن منجر به تشکیل پرونده ای که به “پرونده وبلاگ نویسان” شد گردید.*
از درون پرونده موسوم به پرونده وبلاگ نویسان افراد زیادی با وابستگی به جریان هاشمی رفسنجانی بطور ناگهانی معروف، به خارج صادر و در رسانههایی مانند بیبیسی بکار گمارده شدند. از چهرههای شناخته شده این جریان میتوان به تعدادی از مجریان و برنامه سازان شبکه خبری بیبیسی فارسی مانند فرشته قاضی اشاره کرد.
شهادتنامه فرشته قاضی در وبسایت عدالت برای ایران (متعلق به شادی صدر)
همزمانی جهش تعداد بلاگهای فارسی زبان با بودجه چند میلیون یورویی پارلمان هلند که توسط بنیادی بنام هیفوس برای ترویج آزادی بیان و دمکراسی به فعالین این عرصه تخصیص میافت یکی تاز کلیدیترین نکته های این جریان است.*
این بنیاد با هماهنگی حکومت جمهوری اسلامی و دولت وقت این بودجه را بین فعالین و نهادهای مربوطه توزیع کرده است. از درون این فعالین و نهادها بعدها نامهایی مانند نسرین ستوده، نرگس محمدی، شادی صدر و یا شیرین عبادی تاثیرات زیادی در انحراف افکار عمومی بین المللی ایفا کردند. یکی از این نهادها که ظاهرن با بودجه بنیاد هیفوس راه اندازی و فعالیت میکند “عدالت برای ایران” توسط شادی صدر (2013 استعفا داده) و سهیلا امینترابی معروف به شادی امین اداره میشود و شرکتی با همین نام در انگلستان ثبت شده است.
مشخصات ثبت این شرکت “Justice For Iran و صاحبان آن در انگلیس.
اینطور بنظر میرسد که وظیفه شادی صدر تاسیس شرکت در انگلیس و استعفا و بکار گماشتن سهیلا امین ترابی (شادی امین) میباشد. چندین شرکت به نام این دو در انگلیس ثبت شده.
پیوستن دو جریان مخرب و آسیبهای آن بر ایران و ایرانیان
آنچه اهمیت دارد نقطه اشتراک و همکاری جریانات فعالین وبسایتی حقوق بشری چپ و اصلاحطلب است که احتمالن توسط شادی صدر و شادی امین شکل گرفته و آغاز شده است. برای این آشنایی شاید باید به کنفرانس برلین و حضور شادی صدر بعنوان سخنران از گروه اعزامی از تهران و سهیلا امینترابی که بعنوان معترض باعث اختلال در جریان برگزاری این کنفرانس شده بود برگشت.
در مورد اشتراک فعالیت این دو جریان باید گفت که هر دو گروه تمرکز زیادی بر روی گروههای تجزیهطلب و ضد ایرانی داشته و با همکاری آنان توانسته اند در استمرار حکومت فرقه تبهکار، انحراف افکار عمومی و ترویج ایدههای مخرب نقش بسزایی ایفا کنند.
شرکت در جلسات گروههای تروریستی تجزیه طلب و یا اصرار به وارد کردن مطالبات نادرست و مخرب به گفتمان براندازی و منحرف کردن جنبشهای مردمی از جمله اقدامات این دو جریان میباشد. این گروهها با کمک به این تفکر و تبلیغ حکومتی که در نبود جمهوری اسلامی امکان تجزیه و یا سوریه ای شدن ایران وجود دارد باعث نگرانی و انفعال مردم در مقابل جنایتهای جمهوری اسلامی شده است. نمونه ای از فعالیتها، جلسات و سخنرانیهای شادی صدر را میتوانید در این صفحه بخوانید:
شادی صدر فعال حقوق شر، سرباز پیاده تجزیه طلبان ضد ایرانی
یکی دیگر از فعالین حقوق شر که توسط جمهوری اسلامی صادر شده است و در عرصه بین الملل جایگاه ویژهای بخاطر گرفتن جایزه صلح نوبل دارد شیرین عبادی است. برای آشنایی بیشتر با شیرین عبادی میتوانید مطلب زیر را بخوانید:
شیرین عبادی قاضی کم خرد، دوست ملا، شریک تجزیه طلب
در مجموع باید توجه داشت این دو گروه با تصرف کلیه امکانات مالی و رسانهای و نمایندگی مخربترین تفکرات و اندیشهها با حمایت جمهوری اسلامی، شایستگی نامیده شدن به “فعالین حقوق شر” را دارند. نمونه دیگر این نهاد “سازمان عفو بین الملل” افرادی مانند رها بحرینی و نقشی که در کاهش تعداد کشته شدگان اعتراضات آبان با ارایه گزارشات ناقص و کاهش فشار بر جمهوری اسلامی داشته اند نام برد. این سازمان با رد گزارش رویترز مبنی بر کشتار بیش از 1500 نفر، آماری از 324 نفر کشته منتشر کرد.
یکی دیگر از اقدامات این گروهها و افراد بظاهر مدافع حقوق بشر انتخاب افرادی بین پناهجویان و کمک به آنها برای امور پناهجویی و استفاده از آنان بعنوان خط مدافع در مقابل مخالفان و یا منتقدان میباشد و شاید همین اقدامات را بعنوان کارنامه کاری به نهادهایی که امکانات مالی در اختیارشان قرار میدهند ارایه میکنند. در هرصورت دسترسی به گزارشات این سازمانها در بیشتر مواقع به بهانه خطرساز بودن برای افراد ذینفع داخل ایران امکان پذیر نیست.
فعالین حقوق بشری تشکلهای خودساخته مردمی
این گروه شامل نهادهای مردمی و فعال در زمینه حقوق بشر هستند که معمولن در تلاشند تا صدای آزادیخواهان در بند و یا به قتل رسیده توسط جمهوری اسلامی باشند. این گروه از فعالین با آنکه موضع گیری مشخصی نسبت به سیاست و حکومت دارند ولی وابستگی به جناح و یا حزب سیاسی خاصی ندارند و بصورت کاملن مستقل عمل میکنند.
برای نمونه میتوان به مادران داغدار و دادخواه اشاره کرد که یکی از مهمترین و کاراترین گروهها در زمینه مبارزه با ستم جمهوری اسلامی و فرقه حاکم تبهکار هستند. خانواده داغدار کشته شدگان در اعتراضات با شعار «نه میبخشیم نه فراموش میکنیم» مرز پررنگی با فعالین حقوق شری که در بالا به آنها اشاره شد و از همه امکانات مالی و رسانهای برخوردار هستند و تلاش میکنند تا با کاهش خشم و از بین بردن کینه بین دادخواهان و فرقه تبهکار، طول عمر نظام اسلامی را استمرار دهند بوجود بیاورند.
خانوادههای دادخواه برخلاف فعالین حقوق شر اهل مماشات نیستند و بصراحت مواضع و خواست خود را که نابودی جمهوری اسلامیست فریاد میزنند.
مادر جاویدنام پژمان قلیپور، خانواده جاویدنام پویا بختیاری و خانواده جاویدنام نوید افکاری و یا مادر جاویدنام ستار بهشتی از نمونههای بارز این فعالین دادخواه هستند. خانوادههای داغدار با تلاش خود توانستند همدیگر را پیدا کنند و در کنار هم صدای رساتری برای آزادی ایران و گرفتن داد خود از تبهکاران حاکم شوند. جمهوری اسلامی برای آزار و اذیت خانوادههایی که عزیزانشان را کشته از هیچ کوششی فروگذاری نکرده است. از ممانعت در برگذاری مراسم درگذشت تا تخریب سنگ مزار آنها، دستگیری و آزار کلامی و همینطور استفاده از عوامل و عناصر صادراتی خود که بعنوان فعالین حقوق شر تلاش میکنند جریان اطلاعات را کنترل کنند همگی در تلاش هستند تا با خون شویی از بار مسئولیت و جنایت حکومت فرقه تبهکار کم کنند.
در همین راستا گروههای فعال حقوق شر آمار کشته شدگان اعتراضات آبان سال ۹۸ را «بیشتر از ۱۵۰۰ نفر» اعلام شده از سوی رویترز به ۳۰۰ نفر کاهش دادند. سازمان عفو بین الملل، رها بحرینی و یا خبرنگارانی مانند شاهد علوی تلاش کردند با تکرار و انتشار اخبار دروغ از شدت جنایت و کشتار نظام اسلامی کم کنند.
من از اون بیوجدان بیشرف یه سوال دارم. وقتی داشتی پسر منو میزدی به چشماش نگاه کردی؟ چشت تو صورت بچهام افتاد؟ دلت برای جوونیش نسوخت؟ یک لحظه پیش خودت نگفتی شاید این بچه مادر داشته باشه؟ شاید این خانواده منتظرش باشند؟ یه لحظه اینها رو پیش خودت نگفتی و تیر رو زدی؟
خانوادههای داغدار فریدونهای دوران ما هستند، درشرایطی که رسانهها و فعالین حقوق شر با مصادره همه بودجهها و نفوذ در همه نهادهای بین المللی به بیداد جمهوری اسلامی شراکت میکنند، وظیفه هر وطندوستی حمایت از این دادخواهان آزاده است که عزیزانشان را برای آزادی و رهایی ایران و ما از دست دادهاند.