سهل انگاری؛ ناهنجاری رفتاری و تاثیر مخرب آن بر انقلاب ملی ایران – هومن یوسفی

ارسال شده در: مقالات | 0

انسانها در درازای تاریخ بشریت خون و عرق ریختند، فداکاری و از خود گذشتگی کردند، تلاش و همت به خرج دادند تا رفاه، امنیت و قدرت برای خود و جامعه خود به دست آورند. زندگی مرفه و آسوده بدون قبول مسئولیت و کار و کوشش دست یافتنی نیست و اگر هم به رایگان در اختیار کسی گذاشته شده باشد به همان سادگی هم از دست خواهد رفت و مصداق حکایت «باد آورده را باد میبرد» خواهد شد. به همان اندازه که در به دست آوردن امکانات رنج برده و تلاش میکنیم باید در حفظ دستاوردها، چه نتیجه ممارست ما چه پیشینیان ما باشد، بکوشیم و کوتاهی نکنیم.

هر چه دستاوردها گرانقیمت‌تر باشد هزینه بی‌مبالاتی و سهل انگاری در قبال حفاظت از آنان نیز سنگین‌تر خواهد بود. همانگونه که ما ایرانیان در چهل و پنج سال گذشته بهای گزاف انفعال و اهمال در قبال بربرهای ضد تمدن را با جان و خون بهترینهای ایران پرداخته‌ایم و هنوز از پس این بدهی تاریخی بر نیامده‌ایم. یکی از آفتهای بزرگ جامعه در همه ابعاد زیستی سهل انگاری است. بروز این رفتار گاه چنان هزینه‌زاست که برای جلوگیری از آن قانون و مجازات وضع شده تا افراد جامعه نتوانند به بهانه اهمال از زیر بار مسئولیت فرار کرده و به خود و دیگران زیان برسانند. سهل انگاری از منظر قانون یک مفهوم حقوقی است و به «عدم اعمال مراقبت معقول به منظور جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران» اشاره داشته، حدود و شرایط تعریف شده‌ای دارد.

چهار عنصر در رفتار «سهل انگارانه» وجود دارد که با اثبات آنها در دادگاه شامل مجازات می‌گردد: وظیفه، تخطی، خسارت و علیت. صاحب کار «مسئولیت» دارد تا به وظایف خود بطور کامل عمل کند. تخطی از وظیفه به این معناست که مسئول با کوتاهی از انجام وظیفه به گونه‌ای عمل کند که یک فرد معقول در همان شرایط چنین عمل نمی‌کرده است. خسارات به این معناست که رفتار غیر مسئولانه و عدم انجام وظیفه باعث ضرر و خسران خود و یا دیگران گردد و علیت به رابطه مستقیم و قابل پیش بینی بین رفتار غیر مسئولانه و خسارت اشاره دارد.

بعنوان مثال راننده اتوبوس وظیفه دارد که مسافران را با رعایت قوانین، سالم به مقصد برساند. او مسئول جان مسافران خود بوده و اگر بخاطر تخطی از قانون به آنان زیان برساند باید در برابر قانون پاسخگو باشد. در عرصه جامعه و سیاست نیز سهل انگاری آفت مخربی است که می‌تواند یک جنبش ملی و عظیم را نابود و یا بطور کل منحرف و از اهداف اصلی دور کند. اهمال هرچند به ظاهر قابل چشم پوشی و بی زیان باشد توان آن را دارد تا بستر نفوذ، بروز و گسترش عوامل مخرب تری را به وجود آورد که نهایتا به سرکوب و نابودی هر نوع جنبش اجتماعی منجر خواهد شد.

سهل انگاری «Negligence» یعنی اهمال، بی‌دقتی و بی احتیاطی غیر معقول در انجام عمل و رفتار در موقعیتهای معین. این اهمال می تواند عواقب جدی برای جنبش های اجتماعی داشته باشد، زیرا می تواند اعتبار، اثربخشی و مشروعیت آنها را تضعیف کند. سهل انگاری می تواند به طرق مختلف از جمله نادیده گرفتن نیازها و مطالبات بدنه جنبش، نقض اصول و ارزش های جنبش، انجام اقدامات غیراخلاقی یا غیرقانونی و به خطر انداختن و تولید هزینه برای افراد و یا خود ظاهر شود.

نادیده گرفتن نیازها و مطالبات بدنه جنبش

فعالان سیاسی و سیاستمدارانی که اعتبار خود را از گفتمان یک جنبش کسب میکنند باید فعالیت خود را با مطالبات بدنه جنبش هماهنگ کنند. هرگونه اهمال درباره خواسته‌های افراد فعال در جنبش باعث بی اعتمادی و از هم گسستگی در بدنه جنبش و نهایتا سرکوب و یا خاموش شدن اشتیاق افراد خواهد شد. در یک جنبش انقلابی که تغییرات ژرف و ارزشهایی متضاد ارزشهای حاکم خواسته انقلابیون است هرگونه سهل انگاری در رعایت اصول موجب ایجاد شکاف در بدنه جنبش و تضعیف آن می‌گردد.

در هنگامه اعتراضات ۱۴۰۱ و در اوج اعتراضات که ملت ایران یکپارچه بر ضد حکومت تبهکار در خیابانها شعارهایی در حمایت از هم میهنان نقاط مختلف ایران با مضامینی چون «از کردستان تا تهران جانم فدای ایران» سر می دادند و توسط سرکوبگران به خاک و خون کشیده میشدند، مثلا سیاستمدارانی در خارج از ایران بودند که به نام اتحاد اپوزیسیون با زیر پا گذاشتن خواسته ملت در یکپارچگی ملی و سرزمینی با فرقه‌های تروریستی و تجزیه طلب پیمان همکاری بستند و زمینه ورود تروریست هایی که با مطالبه اصلی انقلابیون در تضاد کامل بودند به عرصه سیاسی ایران فراهم کردند. این همکاری و نادیده گرفتن مطالبات و خواسته‌های جنبش باعث سرخوردگی و عقب نشینی کنشگران میدانی در ایران شد.

نقض اصول و ارزش های جنبش

یک جنبش انقلابی بر شالوده یک گفتمان معین و مشخص که مورد قبول جامعه قرار گرفته شکل میگیرد. این گفتمان در بر گیرنده تمامی ارزشها و اصولی است که انقلابیون تلاش میکنند تا جایگزین نظم، اصول و ارزشهای حاکم کنند و در واقع به عنوان آلترناتیو نظم موجود مورد قبول جامعه قرار گرفته است. گفتمان انقلابی یگانه است اما فراگیر، ایده‌ای است که منافع اکثریت جامعه را تامین می‌کند اما یک نظم مشخصی را ارائه می‌کند. هیچ انقلابی با گفتمانها مختلف و نظم‌های متفاوت به عنوان جایگزین نظم حاکم توان ساخت سرمایه اجتماعی لازم برای پیروزی ندارد.

اصولا جنبش انقلابی وقتی به مرز بروز عینی میرسد که بدنه جنبش گفتمان یگانه چاره سازی را انتخاب کرده باشد. حال فعالان حزبی و سیاسی که با اهمال و سهل انگاری اصول و ارزشهای گفتمان غالب را نقض کنند، با هر دلیل و هدفی که باشد هم خود را بی‌اعتبار و از بدنه جنبش دور میکنند و هم باعث از دست رفتن سرمایه اجتماعی جنبش می‌گردند. در انقلاب ملی ایران که گفتمان مورد اقبال جامعه گفتمان ملی است، هرگونه سازش، همکاری و یا ائتلاف با جریانات ضد ملی و ضد ایرانی در هر سطحی با هر قصد و هدفی که باشد خیانت بزرگی در حق ایران و انقلابیونی است که با جان و خون خود هزینه می‌دهند.

باید در نظر داشت که پایبندی به ارزشها و اصول در جریان یک جنبش اجتماعی به شکل رادیکال با برخورد افراطی تفاوت اساسی دارد. برای ساخت سرمایه اجتماعی و گسترش آن باید زمینه تعامل و جذب طرفداران گفتمانهای دیگر حتی متضاد با ایده اصلی و جایگزین حکومت مستقر وجود داشته باشد و از تبدیل جنبش اجتماعی به فعالیت فرقه‌ای جلوگیری کرد. این تعامل و جذب طرفدار به معنی عدول از اصول و ارزشهای بنیادین گفتمان «آلترناتیو» نیست.

بعنوان یک نمونه مشخص می‌توان به اصولی که ایرانشهریار به عنوان شالوده هر اتحاد و همبستگی بارها تکرار کرده‌اند اشاره کرد. هر گروه و تفکر سیاسی که به این اصول پایبندی داشته باشد باید در جنبش انقلابی پذیرفته و بر اساس وزن سیاسی و سرمایه اجتماعی خود جایگاه یابد. مذاکره، همکاری و اتحاد با گروهها و تفکراتی که این اصول بنیادین را قبول ندارند و حتی با آنها در تضاد و دشمنی هستند سهل انگاری مخربی است که زیان جبران ناپذیری به حرکت و پیشرفت یک انقلاب ملی وارد میکند. این افراد و یا گروهها که خود را وابسته و وفادار به گفتمان غالب جامعه معرفی میکنند اما از اصول و  ارزشهای آن تخطی می‌کنند مرتکب اهمال و خطای نابخشودنی شده و به انقلاب و هزینه دهندگان خیانت کرده و در برابر این خیانت مسئول و پاسخگو خواهد بود.

اقدامات غیراخلاقی یا غیرقانونی

بی‌دقتی و بی احتیاطی در رفتار و گفتار نه تنها در یک جنبش و فعالیت اجتماعی که حتی در زندگی خصوصی افراد هم می‌تواند زمینه ساز فساد و تباهی گردد. بسیاری از ما افرادی را می‌شناسیم که بخاطر بی مبالاتی و اهمال در روابط درگیر اعتیاد شده و زندگی خود و اطرافیانشان را تباه کرده‌اند. فعالیت در یک جنبش اجتماعی که سرنوشت و منافع تعداد زیادی از افراد جامعه به آن گره خورده است دقت عمل و ملاحظات بیشتری را طلب می‌کند.

هنگامی که یک گفتمان به عنوان آلترناتیو یک حکومت تبهکار مورد اقبال عمومی جامعه قرار میگیرد به این معنی است که ارزشها و اصولی آن گفتمان در تضاد با نظم حاکم است. حکومتی که بر بی‌قانونی و فساد و فحشا و اختلاس و تجاوز و شکنجه استوار است جایگزین آن باید اصولی متضاد با این اصول غیر اخلاقی معرفی کند و فعالانش باید متعهد به رعایت این اصول باشند. هرگونه اهمال در رعایت حد و مرزهای مشخص شده در گفتمان زمینه بروز رفتارهای غیر اخلاقی مشابه رفتار حکومتی که با آن مبارزه می‌کنیم خواهد شد. فعال مرد یا زنی که عرصه انقلاب را با بنگاه دوست یا همسر یابی اشتباه گرفته و با رفتارهای بی‌پروا باعث بروز ناهنجاری و فساد می‌گردد به جنبش خیانت و باعث بی‌اعتمادی می‌گردد.

این بی‌احتیاطی همچنین موقعیتی برای حکومت و فرقه‌های وابسته به آن فراهم میکند تا با تربیت و جاسازی افراد نفوذی میان فعالان انقلابی و سیاسی بتوانند از آنان مدارکی برای باجگیری و یا اجبار به همکاری به دست آورند. همه ما نمونه‌هایی از مردان و زنانی را می‌شناسیم که وارد رابطه عاطفی یا مالی با ماموران مخفی حکومت و یا حامیان آن شده‌اند و ناگهان با تغییر مسیر در رفتار و گفتار باعث سردرگمی و اختلاف میان هواداران گفتمان آلترناتیو جمهوری (اسلامی) شده‌اند.

به خطر انداختن و تولید هزینه برای افراد و یا خود

سهل انگاری در ارتباطات و یا همکاری با عوامل نفوذی می‌تواند به افشای اطلاعات محرمانه و به خطر انداختن جان افراد زیادی منجر گردد. فعالیت بر علیه حکومتی مانند جمهوری اسلامی که هیچ حد و مرز اخلاقی ندارد و برای منافع و بقای خود دست به هر کار غیر اخلاقی و غیر انسانی میزند، باید با وسواس و دقت بیشتری در عمل و گفتار بوده و با مسئولیت پذیری هر قدم برداشته و رفتار شود.

جمهوری اسلامی و فرقه‌های ۵۷ی وابسته به آن مانند مجاهدین لیست سیاهی از رفتارهای غیر اخلاقی در قبال مخالفان خود دارند. از ترور و قتل مخالفان و فعالان گرفته تا تطمیع و به دام انداختن آن عده که بی مبالات و بی احتیاط وارد مراودات مالی و یا روابط عاطفی و احساسی با ماموران و جاسوسان شدند و یا مجبور به سکوت همکاری شدند و یا کاملا از عرصه سیاست و اجتماع محو شدند. به دام انداختن روح الله زم، شایان کاویانی، فرود فولادوند و بسیاری دیگر از افرادی که قربانی سهل انگاری خود و اعتماد به عوامل جمهوری اسلامی شدند.

دلایل بروز رفتارهای سهل انگارانه

بروز رفتارهای سهل انگارانه و اهمال در رعایت قوانین، اصول و بی‌احتیاطی در فعالیتهای حساس علل مختلفی از خصوصیات شخصیتی افراد تا رفتارهای نهادینه شده در جامعه دارد. در این بخش به بخشی از مهمترین دلایل بروز این رفتار ناهنجار و ضد ارزش که بیشتر به جنبش اجتماعی و فعالیتهای سیاسی-اجتماعی مربوط می‌شوند اشاره می‌شود.

از مهمترین دلایل بروز این رفتار می‌توان به عدم مسئولیت پذیری، سازمان پذیری ضعیف، درگیری های داخلی، فشارهای خارجی یا منافع شخصی اشاره کرد. همانطور که اشاره شد این عوامل می‌توانند ناشی از سنت و عادت، قوانین نارسا و یا مشکلات شخصیتی افراد باشند. مسئولیت پذیری به همان اندازه که یک خصوصیت اخلاقی شخصی است ریشه در رفتارهای نهادینه، رفتار جمعی، رفتار گروهی و تربیتی خانواده و جامعه دارد. برای روشن شدن این مفاهیم کلیدی باید تعریف انواع رفتارهای اجتماعی را به خوبی درک کرد.

رفتارهای نهادینه

رفتار نهادینه شده به رفتاری اشاره دارد که توسط هنجارها، سنتها، رسوم، عادات، خلقیات و یا قوانین تعیین شده در یک جامعه تنظیم می شود. این رفتار پیچیده اجتماعی را می‌توان با مثالهای ساده قابل درک کرد. رفتارهایی مانند عیدی دادن در سال نو یا رعایت حال افراد مسن ریشه در سنت و رسم یک جامعه دارد.

مثالی پیچیده‌تر را می‌توان به ساخت نهاد مدرن آموزش و پرورش توسط رضاشاه بزرگ اختصاص داد که در نتیجه آن فرستادن کودکان به دبستان به عنوان یک رفتار برای تربیت کودکان در جامعه و خانواده‌ها نهادینه شده است. مسئولیت پذیری و انتخاب درست و آگاهانه نیز یکی دیگر از رفتارهای نهادینه شده در جوامع است.

مجموع رفتارهای نهادینه شده در یک جامعه بر وضع قوانین، تعاملات سیاسی-اجتماعی، رویه‌های تصمیم‌گیری مقتدرانه و مرزهای رفتار سیاسی مناسب را تعریف می‌کنند. تعیین کننده اولویت‌های سیاست کلان و تخصیص منابع هستند. حکومتها با فرهنگ سازی و ساخت نهادهای مختلف در نهادینه کردن رفتارهای خاص نقش مهمی دارند.

رفتار گروهی

هنگامی که افراد در گروه‌هایی با اهداف مشخص گرد هم می‌آیند روابط و تعاملات مشخصی با یکدیگر برقرار می‌کنند که در راستای اهداف و اصول گروه مربوطه می‌باشد. به این الگوهای تعامل و روابط درون گروهی رفتار گروهی گفته می‌شود. این نوع رفتار نحوه تعامل، برقراری ارتباط و تأثیر افراد در یک گروه بر یکدیگر و بر جامعه پیرامون را توصیف می‌کند.

رفتار جمعی 

رفتار جمعی به اعمال، افکار و احساسات تعداد نسبتاً زیادی از مردم اطلاق می‌شود که توسط یک تمرکز یا هدف مشترک متحد شده‌اند. با این حال، در مطالعه جنبش‌های اجتماعی، تمایل به تمرکز بیشتر بر روی افراد شرکت‌کننده و وضعیت‌های روان‌شناختی آن‌ها وجود داشته است تا جمع یا گروه به عنوان یک کل. این همان چیزی است که از آن به عنوان «بی توجهی به رفتار جمعی» یاد می شود. بررسی این الگوهای رفتاری در زمینه های مختلف از جمله روانشناسی اجتماعی، رفتار سازمانی و جامعه شناسی بسیار مهم است و در مقاله‌ای جداگانه به بررسی آن پرداخته خواهد شد.

سهل انگاری از منظر جنبش اجتماعی

سهل انگاری از منظر جنبش اجتماعی را میتوان از چند جنبه خصوصا هنگامی که از سوی سیاستمداران، فعالین سیاسی و یا گروهها و احزاب سیاسی که مدعی نفوذ در جامعه هستند مورد ارزیابی قرار داد و تاثیر آنها در شکست و یا افزایش هزینه برای پیروزی جنبش را بررسی کرد.

غفلت از رفتار جمعی

یکی از سهل انگاریهایی که تاثیر بسیار مخربی بر هر جنبشی دارد، تمرکز مفرط بر مدلهای فردی و غفلت از اهمیت و تاثیر رفتار جمعی و رفتار گروهی بر افراد در بدنه جنبش اجتماعی است. تمرکز بر مدل‌های فردی باعث می‌شود تاثیر رفتار جمعی بر فرد و تاثیر رفتار گروهی بر رفتار جمعی نادیده گرفته شود و استراتژی‌های غیر موثر و حتی مضر اتخاذ و به اجرا گذاشته شود.

فردی مسئولیت پذیر که بر اصول و ارزشها ملی تاکید و پایبندی دارد را در اجتماعی اعتراضی در نظر بگیرید که با هدف اعتراض به حکومت ضد ملی برگزار شده است. جمعیت زیادی در این تجمع گرد هم آمده‌اند و در میان آنان گروهی هستند که در رعایت اصول و ارزشهای ملی اهمال میکنند و سازمانی که مسئولیت برگزاری این تجمع را بر عهده دارد نیز با بروز رفتار گروهی نامناسب و برای راضی کردن بخشی از شرکت کنندگان اجازه حضور پرچمهای جعلی که در ضدیت با یکپارچگی ملی و تمامیت ارضی ایران هستند را می‌دهد. حال اگر تمرکز فقط بر رفتار شخص ملی‌گرا فارغ از رفتار جمعی و رفتار گروهی پیرامون او باشد استراتژی و راهکارهای اتخاذ شده برای پیشبرد جنبش کارایی نخواهد داشت.

عدم تحلیل جامعه‌شناختی

در تحلیل جامعه‌شناختی جنبه‌های مختلف و پویای زندگی اجتماعی، از جمله جنبش‌های اجتماعی کوتاهی و اهمال دیده می‌شود که منجر به عدم درک پیدایش جنبش‌های اجتماعی و تأثیرات آنها می شود. جامعه شناسان عرصه ایران عموما یا شرایط و تغییرات جامعه و مطالبات آنها را نادیده می‌گیرند و یا بطور کل بصورت سفارشی برای حکومت یا فرقه‌های ۵۷ی تحقیق و یا پژوهش تولید می‌کنند که طبعا قابلیت استفاده برای جامعه هدف نداشته و حتی در صورت استفاده تاثیرات آن بشدت مخرب و خانمان برانداز خواهد بود. به عنوان نمونه می‌توان به عطا هودشتیان اشاره کرد.

نظریه و ایده این شخص که توسط تشکلات سیاسی مختلفی به عنوان زیربنای ساخت اتحاد و سازمان سیاسی از جمله شورای تصمیم ملی قرار گرفت، چنان سهل انگارانه با اصول ملی برخورد کرده است که توانسته فرقه‌های تروریستی مانند مجاهدین خلق، کومله و سایر تجزیه طلبان را همراه با سازمانی که مدعی مشروطه خواهی است کنار هم قرار داده و برخلاف مطالبات جامعه بشدت ملی‌گرای ایران جمعی با تصورات و اهداف ضد ملی بوجود آورد. در همین نمونه سهل انگاری و اهمال در رعایت اصول و ارزشها، سهل انگاری در رفتار گروهی و جمعی و تاثیر مخرب آن بر رفتار جمعی که بعدتر منجر به تحمیل شورای همبستگی گردید را به وضوح مشاهده کرد.

نادیده گرفتن تغییرات اجتماعی

سهل انگاری در شناخت و به رسمیت شناختن تغییرات اجتماعی نیز یکی دیگر از آفتهای رفتاری است که مستقیما بر هدایت جنبش اجتماعی تاثیر می‌گذارد. ایران در فاصله انقلاب ضد ملی ۵۷ تا رستاخیز ملی در دی ماه ۹۵ راه طولانی و پر هزینه‌ای را طی نمود و در این راه جنبش‌های مختلف و راهکارهای متفاوتی برای تغییر امتحان کرد که هیچکدام نتیجه نداشت. جنبش اصلاحات که با تصمیم حکومت و توسط بخشی از وابستگان آن همراه با کمکهای مالی و رسانه‌ای بوجود آمد توانست گفتمان غالب جامعه در مقطعی از زمان باشند. عبور جامعه از اصلاحات و شکست این پروژه حکومتی برای هدایت و اداره ناراضیان یک گام بزرگ در تغییر گفتمان غالب و به طبع تغییر نوع جنبش اجتماعی بود. تفاوت بنیادین اصول و ارزشهای گفتمان ملی با گفتمان جمهوری و اصلاحات یک جنبش انقلابی را برای پیروزی طلب می‌کرد.

شعارها و مطالبات معترضین به روشنی این تغییرات را نمایش داد و علت سرکوب و کشتار گسترده در تظاهرات‌ها و اعتراضات دی ماه ۹۵، آبان ۹۸ و ۱۴۰۱ نیز دریافت حکومت از مطالبات و ژرفای تغییرات مورد خواست ملت بود.  حال اگر این تغییرات از سوی فعالان سیاسی-اجتماعی و تشکلات و سازمانها نادیده گرفته شود و همچنان اصرار به استفاده از ابزارهای مناسب یک جنبش اصلاحی داشته باشند، دچار رفتار سهل انگارانه درباره جنبش انقلابی شده و بر اساس آنچه پیشتر در خصوص ماهیت حقوقی گفته شد در قبال زیان و هزینه وارده به شرکت کنندگان در جنبش مسئول خواهند بود.

از نکات بالا اینطور می‌توان نتیجه گرفت که سهل انگاری می تواند اعتماد و همبستگی بین اعضا و حامیان جنبش را از بین ببرد و متحدان را از جنبش و بدنه آن دور کند. به عبارت دیگر عدم پایبندی به اصول باعث کاهش و از دست رفتن سرمایه اجتماعی گفتمان مربوط به جنبش اجتماعی شده و از ساخت و گسترش سرمایه اجتماعی پل (‌Bridge Social capital) جلوگیری کند. سهل انگاری در رعایت ارزشها نیز باعث نفوذ افراد و عوامل مخرب شده و تضاد ارزشها در یک گفتمان منجر به خشونت و برخوردهای خشونت بار میشود. همچنین می تواند جنبش را در معرض خطرات قانونی، بررسی و انتقاد عمومی یا حتی سرکوب و خشونت قرار دهد. بنابراین سهل انگاری تهدیدی جدی برای موفقیت و پایداری جنبش های اجتماعی است و باید به هر طریق ممکن از آن جلوگیری و به آن پرداخت.

عوامل مختلفی در بروز و علت این ناهنجاری رفتاری دخالت دارند و شاید یکی از ملموس‌ترین علتها عدم مسئولیت پذیری و فعالیت گروهی است که ریشه در رفتارهای نهادینه شده و تخریب فرهنگی توسط حکومت و خود روشنفکر پندارانی است که ضد فرهنگ و تمدن هستند و هیچ اندیشه‌ای جز تاریکی و فلاکت تولید نکرده‌اند. اکنون که نیاز به تشکیلات و گروههای متعدد برای عمق دادن به هرم رهبری انقلاب ملی هستیم این نقاط ضعف بیشتر از قبل نمود پیدا میکنند. هر یک از شرکت کنندگان جنبش انقلابی باید خود را مسئول بداند و به وظیفه خود بدون اهمال عمل کند.

فقط در این صورت است که سازمانهای سیاسی با ساختار و اندیشه درست شکل می‌گیرند و سرمایه اجتماعی خود را ساخته و گسترش میدهند. این سازمانها به سرچشمه حقانیت، نماینده گفتمان یگانه چاره ساز و وارث نهاد پادشاهی، ایرانشهریار رضا پهلوی مرتبط شده و اقتدار اجتماعی لازم برای مبارزه و گذر از جمهوری اسلامی و تمامی فرقه‌های ضد ایرانی را بوجود می‌آورد. این اقتدار نه تنها لازم که حیاتی است برای جلوگیری از خلا قدرت بعد از سقوط حکومت جمهوری فرقه تبهکار.

درباره این موضوع گفتگوی مفصلی در اسپیس ایکس (توییتر) از انجمن انار در گفتار آدینه با عنوان «سهل انگاری؛ آفت دستاوردهای ملی. از انقلاب مشروطه تا اکنون.» فایل صوتی این گفتگو در کانال تلگرام انجمن انار در دسترس می‌باشد.

دنبال کردن هومن یوسفی:

فعال سیاسی، مشروطه خواه، فعالیت سیاسی خود را در نوجوانی با عضویت در انجمن پادشاهی خواه در گوتبرگ سوئد در اواسط دهه ۱۹۸۰ آغاز کرد. با بازگشت به ایران بصورت مستعار نویسنده وبلاگهای مختلفی در زمینه سیاسی و اجتماعی بود و در خفقان حاکم بر ایران با هویت مخفی فعالیت خود را ادامه داد. وی با خروج مجدد از ایران هم‌اکنون ساکن کشور هلند است و با هویت حقیقی برای گسترش گفتمان مشروطه پادشاهی فعال میکند.

پاسخی بگذارید