در لغتنامه دهخدا نوچه به جوان نوخاسته گفته میشود، همچنین جوان ورزشکار کشتی گیر که در زورخانه تحت تعلیم قرار میگیرد و دوره شاگردی را نزد پهلوانی خاص میگذارند. (فرهنگ فارسی معین)
دربین سیاسیون وطنی آنهم از نوع اپوزیسیونی تشکیلات و کار تشکیلاتی به جای همکاری و انسجام، برنامه ریزی هدفمندی، شناخت نیروها و تقسیم کار و مشارکت جای خود را به رفیق بازی و ریاست و ریش سفیدی و همچنین درست کردن باند و گروه فشار که لازمه این آخری داشتن تعدادی چماقدار گوش به فرمان هست، داده است.
نتیجه این رفتار درست شدن فرقه و تبدیل قانونمندی به روابط دوستانه و نوچه بازی شده است.
برای داشتن تعدادی توچه گوش به فرمان، اول باید از خودتان کارکتری جذاب، برخلاف آنچه واقعا هستید درست کنید، سپس چند آواره و بیهویت و بی ضابطه تحویل میدهد که می توانند تناقضها را با وقاحت تمام جمع کنند.
نوچه پروری یک شیوه ارتجاعی برای پیشرفت و گسترش نفوذ است.
پاسخی بگذارید