به فاصله شش روز پس از صحبتهای شاهزاده رضا پهلوی که باعث بالا رفتن موجی از امید در بین شهروندان ایرانی و همچنین ترس و واکنش شتاب زده رهبر جمهوری اسلامی و بسیاری از حامیان حکومت شد شش گروه جمهوری خواه و چپگرا در اعلامیه ای سراسیمه و توام با لفاظی های همیشگیِ مخالفین پادشاهی خواهان واکنش نشان دادند.
صرف خارج شدن آن گفته ها از زبان شاهزاده گرامی کافی بود فارغ از تحلیل گفته های ارائه شده، نیروها و جریاناتی که هویت سیاسی خود را در پهلوی ستیزی هیستریک تعریف میکنند، بلافاصله با چیدن جملاتی با پیش زمینه های دموکراسی، انقلاب مردمی ۵۷، سرکوب سیاسی دوران پیشا انقلاب ۵۷ و افزودن چند جمله جدید آلترنتیو سازی و رهبر تراشی و پوپولیستی بودن ،ضمن تاختن به شاهزاده گرامی و متهم کردن حامیان شاهزاده به تمامیت خواه بودن، دشمنی عریان خود با خواسته عمومی هموطنانمان را در بوق وکرنا بنوازند.
این حضرات با گروگان گرفتن ملت ایران و بدون توجه به شرایط اسفناک کشور که در صورت ادامه جمهوری اسلامی نتیجه ای بهتر از فروپاشی کشور به ارمغان نخواهد آورد بار دیگر نشان دادند چند میلیون سال نوری با خواسته اکثریت ملت فاصله دارند.
سخنان شاهزاده گرامی به زبان پارسی و به صراحت و با شفافیت کامل بیان شد و امیدی در جامعه مصیبت زده ایران به وجود آورد ولی شوربختانه ورشکستگان سیاسی خارج نشین که با آتشبیاری و معرکه گیری در سال ۵۷ ما ایرانیان را در این سیاه چاله تاریک انداختند امروز هم نشان دادند نه دغدغه آزادی ایران را دارند و نه دغدغه حفظ ایران را.
کافی ست نگاهی به این نامها بیاندازیم؛
- سازمان فداییان خلق با پیشینه تروریستی در سیاهکل
- اتحاد جمهوری خواهان با ۷ عضو
- همبستگی جمهوریخواهان با ۹ عضو
- حزب جمهوری خواه سوسیال دموکرات(با سه بار سابقه انعشاب کهاز قرار معلوم در اخرین جلسه چند نفره آن حتی بر سر انتخاب دبیر کل به نتیجه نرسیدند)
- و دوتشکل جبهه ملی که هر دو خود را وارث سیاسی جبهه ملی میدانند
کل اعضای این ۶ سازمان به زحمت یک مینی بوس شهری را پُر میکنند و تعدادی از صندلی های مینی بوس فرضی یاد شده هم خالی میماند. هیچ کدام از این سازمانها نه رهبری شناخته شده دارند و نه کوچکترین نام و نشانی از فعالیت های درخشان براندازانه شان نیست. صرف صحبتهای شاهزاده گرامی باعث بیرون آمدن این سازمان ها از بایگانی سیاسی ایرانیان شده است.
به قول استاد بزرگوارم خانوم دکتر غنی، خاندان پهلوی حتی برای مخالفینشان هم نان و آب دارند، پیغام شاهزاده باعث شد این گروه ها که حتی کنشگران سیاسی هم نام تنی از آنان را تا به امروز نشنیده بودند از غارهای تاریک خود بیرون امده و به گمان خام خود نام خود را مطرح کنند.
چگونه است این سازمانها با تمام تیره روزی ایرانیان بیانیه مشق-انشایی بیرون نمیدهند ولی با هر مصاحبه شاهزاده بلافاصله شتابان به وسط میدان آمده و تنها در مذمت شاهزاده داد سخن میدهند!
به راستی صرف ماهیت وجود تشکیلاتی که بارها و بارها مردود تاریخ شده اند چیست؟ تشکیلاتی که به مانند مارهای سمی پس از بارندگی از لای علفهای هرز سربلند میکنند چه گفتمان و رویکردی برای حل مشکلات بیشمار مردم ایران دارند؟ ملتی را چون موش آزمایشگاهی به اسارت گرفتن و به زور خواهان اجرای ایدئولوژی های مخرب و غیر عملی نه به دموکراسی و آزادی میرسد و نه باعث به زیر کشیدن رژیم خواهد شد.
این سازمانها به رغم چند انتقاد ملایم از جمهوری اسلامی در بیانیه ضعیف و فاقد تئوری و استدلال شان عملا خواهان حفظ و تداوم وضع موجود میباشند و هرگونه تغییر و تحول را منوط به پیش شرط عدم حضور شاهزداه و پادشاهی خواهان میداند. نقطه مشترک این جمع شش ضلعی تمامیت خواه و مصادره گر اجرای خواسته ویرانگر آنان و نفی کامل خواسته اکثریت مردم ایران میباشد در حالیکه وزن سیاسی انان در تعارضی آشکار با این حجم از مطالبه سیاسی میباشد.
مردم ایران با گذار از تجربه فاجعه بار ۴ دهه سیاه گذشته هیچ سنخیتی با آنان که بزرگترین افتخارشان چمدان کشی برای آخوند و اجرای منویات بیگانگان بوده ندارند دقیقا میدانند چه گفتمانی باعث حفظ ایران ، آزادی و سرافرازی مجدد آن میباشد.
پاسخی بگذارید