شورای ملی تقسیم، سراب قومیِ ویرانگر – حامد سپهری

ارسال شده در: مقالات | 0

سیاست یعنی تحقق  حداکثری آمال و آرزوها متناسب با امکانات موجود، از همین روی یک سیاستمدار با توجه به ظرفیت و پتانسیل داشته های محیط سیاسی خود و حزب متبوعش در تحقق خواسته های خود تلاش میکند، عمدتأ در شعارهایش با ذکر همکاری دیگر کنشگران و سیاستمداران و البته به شرط مهیا بودن باقی شرایط لازم و‌کافی، برای تحقق آن سیاستها تلبیغ میکند. 

به لحاظ سیال بودن جامعه و امکان و همچنین عدم امکان آماده بودن شرایط لازم و کافی شعارها، عده ای سیاست را با رویا فروشی اشتباه میگیرند و عرضه کردن ِ گرانِ هر حناق و دروغ و خدعه ای را از نان پدر و شیر مادر حلال تر دانسته و عمدتأ آرزوهای مخاطب و‌جامعه را در قالب یک‌ رویای کودکانه و ساده انگارانه کادو پیچی کرده و به شغل انبیا، یعنی رویا فروشی روی می آورند.

شورای به اصلاح ملی تصمیم، که به لحاظ حضور تعداد قابل توجهی تجزیه طلب و افراد نه چندان خوشنام، نه ماهیت ملی دارد و نه قرار است تصمیمی ملی درآن گرفته شود نمونه عینی چنین آش شله قلمکاری ست که با ترسیم‌ رویابافی کودکانه معدودی فعال سیاسی چپ که همواره بازنده و «نقره داغ» داشته های واقعأ موجود عرصه سیاست ایران بوده اند حاصل چنین اندیشه ویرانگری ست، شورایی که احتمالأ با تأسی به آیه شریفه” امر بینهم شوری“ و نوستالژی شوراهای اتحاد جماهیر و ملل، توسط مرتجعین سرخ و سیاه پا به عرصه سیاست ایران نهاد و از همان بدو تولد نامشروعش به جای ایجاد وفاق و همدلی، محل مناقشه و اختلاف در بین براندازان شد.

از فردای شروع انتقادات درست و بجای کنشگران و فعالینی که این شورایِ جمع اضداد را مغایر با منافع ملی ایران میدانستند معدودی از اعضای شورای کذایی با اعلام برائت از این شورای ضدملی در صدد جبران اشتباه برآمدند که صد البته عملی درست و بجا بود.

در تازه ترین موج این کناره گیری ها، جناب اکبر معارفی یکی از اعضای شورا با دلایلی منطقی و مقتنی و با ذکر جزییات دلایل این جدایی، استعفانامه خود را منتشر کردند.(1)

صداقت، شفافیت و‌ شهامت اخلاقی به باورم از بهترین فضایل انسانی ست و کسی که شهامت قبول خطا و سعی در جبران آن داشته باشد به باورم فردی قابل احترام و منطقی میباشد. وعده فروشی و چشم پوشی از خطا و اشتباه نه تنها فضیلت نیست بلکه یک رذیلت است، نمیتوان سرنوشت یک تمدن چند هزارساله و کشوری کهنسال و هشتاد و پنج میلیون ایرانی را با وعده های توخالی و در دخمه ها و پستوهای تنگ و تاریک عده ای همیشه ورشکسته و آواره به امید تحقق ناممکن ها به سخره گرفت.

ملت ایران مدتهاست از این «عاشور(ی)»های های همواره طلبکار و «انتصاری»یون همیشه سرگردان گذر نموده است.

کاش «خسرو»های مفتخر دیروز که عقاب های تیز پرواز آسمان و نقاب ایران بودند  با روش های پرستو وار انصار «بیت الله»، زمینگیر «سهامی» های خاص و عامی  که با دلبری های «سخاوت» مندانه به نام بچه های میدانی ایران و به کام نفوذی های فرقه رجوی بیش از این خود و نام نیک مشروطه خواهان را به این لکه ننگ شورای تقسیم ملی آلوده نکنند و با قبول شجاعانه خطای سیاسی شان به آغوش براندازان بازگردند.


(1) چرا از شورای ملی تصمیم استعفاء دادم، اکبر معارفی (خبرنامه گویا)

پاسخی بگذارید